دیانا گلـــــــــیدیانا گلـــــــــی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

تولد دخترم دیانا

تولد دو سالگی دیانا گلی با تم هلو کیتیییییییییییی

کیتی کوچولوی من برخلاف پارسال امسال میدئنست تولد یعنی چی و همین مرا بس که دخترم کلی ذوق میکرد و خیلییییییییییییییییی خیلی خوشحال بود.امسال چون منو غذام بیشتر بود و قرار بود کیکت رو هم خودم بپزم دو سه روز زودتر شروع کردم.البته دست خاله نسترن هم بابت سر هم کردن ریسه هات درد نکنه و خاله مینای مهربون که کلی کمکم کرد از خرید لوازم تمت و چاپ تمت گرفته تا آماده کردن لباست. خیلی ممنونم مینا جونم بابت همه چی.از مریم جون مامان آرشای عزیز هم بخاطر طراحی امسال بی نهایت سپاسگذارم. از بابایی ماهت که بخاطر کمک بهم مرخصی گرفت و کار تزیین کیک و الویه مال دستهای مهربون بابا بود.خوب حاضری بریم سراغ عکسها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اول از همه لباس کیتی خانوم: ...
12 دی 1393

دوسال گذشت

سلام نفس مامان.خوبی عشقم؟؟؟؟؟؟؟؟خدا میدونه وقتی این پست رو میخونی کجایی و چند سالته؟؟؟؟؟؟دختر قشنگ و زمستونیم دوسال از بدنیا آمدت گذشت و افسوس که چه زود گذشت.میدونی تنها و بزرگترین آرزوم اینه که یه روز درک کنی مامانی چقد دوست داره.چقد بهت وابستس!!!!!دیانا جونم بخدا الان که دارم برات مینویسم اشکام مجالم نمیده و نمیدونم چی بگم تا بتونی به عمق عاشقیم پی ببری!!!!!!انقد دوست دارم و وابستتم که حتی جرات از شیر گرفتنت رو هم ندارم.دو ساله که فهمیدم عشق و دوست داشتن یعنی چی؟دو ساله که بهترین و تکرار نشدنی ترین لحظات عمرم رو با تو سپری کردم!!!!!!دو ساله که دیگه نمیدونم تنهایی یعنی چی آخه تو شدی تمام زندگیم!!!!!!خدا جونم هزاران مرتبه شک...
1 دی 1393

یلدای 93

دختر گلم امسال یلدا مصادف بود با 28 صفر.اولش نمیخواستم تدارک ببینم اما بعدش بخاط شما دلم راضی نشد و یه کیک هولهولکی ساعت 1 نصف شب پختم.راستی ایده لباس هندونه امسالت رو خودم دادم و مامان جون زحمت بافتنش رو کشید.که همین جا ازش حسابی ممنونم خوب حالا بریم سراغ عکسهای خوشگل خانوم اول از همه دیانای من تو یلدای پارسال اینم از دختر یلدایی امسال مننننننننننننننننننن در حال کش رفتن کیک اینجا هم داری ناخنک میزنی شیرین مننننننننن قربونت بشم که عاشق کیکی و فوت کردن شمع اما لب به کیک نمیزنی نمای کلی میز یلدامون اینم از هندونه کالمون که کلی با خوردنش کیف کردی ...
30 آذر 1393

دخمل نازم

عشق مامان سلام.دیگه چیزی تا تولدت نمونده.نمیدونی چقد خوشحالم از بودنت از داشتنت.نانازی چند وقته وبت بدون عکسه اومدم کلی عکس بذارم البته اگه مجال بدی و بیدار نشی!!!!!!! قربون عبادت کردنت بشم من این مبلا اسباب بازی زمان بچگی منه وقتی با اینا بازی میکردی اولین جمله طولانیت رو که تو پستهای قبلی نوشتم گفتی در حال بازی با عروسکهات این عکست رو شکار کردم داشتی بهشون میگفتی بیاین لا لا کنیم که تا چشاتو بستی گرفتمش!!!!!! قربون ادا اومدنت ببین تشک مبلارو چیکار میکنی نمونه ای از ریخت و پاشهات در خفا پیاز بدبخت رو انقده کوبی...
27 آذر 1393

علت تعویض قالب وبلاگت

دختر گلم یه هفته ای میشه عاشق باب اسفنجی شدی و تا میبینی کلی ذوق میکنی و میگی اسنجی و تا میبینی میگی اسنـــــــــــــــــــــــــــجییییییییییییییییییییی و به محض تموم شدن نزدیک هزار بار میپرسی اسنجی نولدی،اسنجی هارا گتدی منم به عشقت قالب وبلاگت رو باب اسفنجی کردم. ...
19 آذر 1393

آغاز ماراتون کیتی

ناناز من امسال تم تولدت رو بابایی انتخاب کرد و من تقریبا یک ماهه دارم دنبال چیزای خوشگل میگردم البته دوستامم خیلی کمکم میکنن و بهم ایده میدن.امسال تم شاد کیتی رو برات انتخاب کردیم. ریسه هاتو چاپ کردیم و کلی از خورده ریزاتو خریدم.یه خرید جزئی مونده که اونم باید زودتر تموم کنم.امیدوارم خوشت بیاد.البته امسال خانومتر شدی و خودت حس تولد داری!!!!!!!فدای تو بشم فقط حیف که این روزای قشنگ دارن به سرعت نور میگذرن . هرجا کیتی میبینی فوری میگی تولد تولد فکر کنم خودت هم فهمیدی جریان چیه خدا کنه بتونم از پس همه چی بر بیام و شما گل دخترم با مامانی همکاری کنی ...
19 آذر 1393

بای بای پوشککککککککککککک

عشق مامان میدونی که از دوم آبان اقدام به گرفتن از پوشک کرده بودم.اعتراف میکنم روزهای اولا واقعا بهم سخت گذشت کلا از کار و زندگی افتاده بودم اما الان دو هفته ای میشه که حسابی گوش شیطون کر افتادی رو غلطک.از جمعه 14 آذر هم دیگه شبا پوشکت نمیکنم.فقط وقتی بیرون میریم اونم اگه قرار باشه مدت زمان طولانی بیرون باشیم که پوشکت خشک خشکه فدای تو خانومم بشم که تو هیچ چیز و هیچ کاری مامانی رو اذیت نکردی.حالا مونده پروژه از شیر گرفتنت که حالا حالاها خودم نمیتونم و از لحاظ روحی اون جرات رو تو خودم نمیبینم.بس که وابسته ای و وابستم ...
19 آذر 1393

اولین بازار رفتن با مامانی

سلام زندگی من!!!لانمیدونم الان که این پست رو میخونی چند سالته؟کجایی و چه میکنی!!!!!!ا اما من الان بعد از درست یک ساعت تلاش تونستم بخوابونمت و بعد چند وقت بیام اینجا و فقط به نوشتن بسنده کنم. دلم میخواد بدونی و حس کنی چقد دوست دارمت،چقد وابستتم و چه دیوانه وار عاشقتم.بس که شیرینی و شیرین زبونی میکنی. همیشه وقتی مادرهای دختر دار رو تو بازار میدیدم دلم میخواست یه روزی منم دختر داشته باشم تا بتونم باهاش برم گردش مخصوصا بازار و امروز من به یکی دیگه از آرزوهام رسیدم.دوتایی باهم رفتیم ددر برا خرید لوازم تولدت.چه ذوقی میکردی.خیلی خوشت اومده بود.از همه مهمتر مامانی پیش مرگت شه که اصلا اذیتم نکردی. حیف که نتونستم ازت عکس بگیرم گ...
19 آذر 1393

عکس 23 ماهگیت

گلم کیکتو امروز با هزار مکافات پختم بس که شیطونی عزیزم کلی ذوق کردی برا خودت میخوندی تولد تولد تولدت اوبایک!! قربونت بشم عشقم اون بالا داری شم فوت میکنی همدم من     ...
2 آذر 1393