نمایشگاه تهران 4 الی 9 خرداد 94
دختر گلم امسال هم طبق روال هر سال بابا اینا تو تهران نمایشگاه داشتن.و چون شما شیطون خانوم موقع نبود بابا خیلی بی تابی میکنی قرار شد ما هم بریم باهاش.متاسفانه دو روز اول اصلا حالت خوب نبود.از تو هواپیما حالت بد بود و همش بالا می آوردی تا اینکه بردمت دکتر.دارو داد و گفت اگه بهتر نشی باید بستریت کنیم.داشتم سکته میکردم که تو شهر غریب چیکار کنم.اما قربون خدا برم که زود خوب شدی.روز سوم رفتیم خونه خاله ریحانه(تانیا جون)اونجا خاله رویا و خاله فاطمه هم اومده بودن.جای خاله مرجان هم خیلی خالی بود.خیلیییییییییییییی روز خوبی بود.ریحانه جون حسابی زحمت کشیده بود.که از همین جا باز هم ازش تشکر میکنم.شماها با هم بازی کردین و ما هم حسابی درد دل کردیم.دو روز ...
نویسنده :
سپیده-مامان دیانا
0:45