یلدای 94 و این روزهای زمستونی
سلام عشق مامان.خوبی دخترم؟بازم یه غیبت طولانی!!!!!!!! شرمندم والا. راستش نه فرصت میکنم و نه اینکه شما اجازه میدی با لپ تاپ کار کنم.هزار الله اکبر خیلی شیطون شدی.عوضش انقد شیرین زبونی میکنی که همه شیطنتهات جبران میشه.راستی حروف الفبا انگلیسی رو کامل حفظ شدی حتی دو سه تاشونو میتونی بنویسی.(اینم یه خبر خوب داخل پرانتز).قشنگ مامان این روزها تمام زحمتت با باباجونه.امیدوارم لیاقت جبران داشته باشیم.آخه خونه مامان جون با صبا جونی آبتون تو یه جوب نمیره از طرفی هوا خیلی سرده و ترجیح میدیم خونه خودمون بمونین.الان که دارم مینویسم شما خوابی و ان شاالله یه یک ربعی مجال بدی تا حداقل یه پست بنویسم.
و اما یلدای 94.یلدای امسال دختر گل من خانم بود.امسال برا شقایق جون خنچه برده بودیم و مهمون اونا بودیم.ان شاالله اونا هم خوشبخت شن. بدو بریم سراغ عکسها:
اینم کیک یلدای مامان پز:
بازی خونه مامان جون روز یلدا:
تا پست بعدی فعلا خدانگهدار