دیانا گلـــــــــیدیانا گلـــــــــی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

تولد دخترم دیانا

خاطرات عید 94

1394/1/24 2:30
245 بازدید
اشتراک گذاری

سلام وجودم!عیدت مبارک!!امسال هم لحظه تحویل سال بابایی پیشمون نبود و مثل هر سال رفت مسجد.شما هم خوابیدی و من تنهایی سال رو تحویل کردم.روز اول عید رفتیم ارومیه.دایی بابایی از کربلا اومده بودن و چون فردا بابا مسافر بود شب برگشتیم.روز دوم بابایی برا ماموریت کاری رفتن ترکیه و تا هفتم عید نبود.تو این مدت خیلییییییییییییییی اذیتم کردی!همش دلتنگ بابا بودی و بهونش رو میگرفتی.لب به غذا نمیزدی و فقط گریه میکردی.البته خدا سایه باباجون و مامان جونو از سرمون کم نکنه اما خوب تو یکم بیش از حد وابسته باباتی!!!!! الهی به حق علی هیچ بچه ای بی پدر و مادر نباشه که خیلی سخته!!!!!!!!خلاصه روز هفتم که روز مراسم عقد دایی بود بابایی با یه عالمه سوغاتی خوشجللللللللللللل اومد.اون روز خیلی خوشحال بودی و کلی بهت خوش گذشته بود.هم بخاطر بزن و برقص که از اول تا آخر مراسم وسط بودی و هم بخاطر دیدن بابا!!!!بقیه تعطیلات رو هم  همگی شدیدا سرما خورده بودیم.روز دهم هم مراسم عروسی امین جون و پروا جون بود که خیلییییییییییییییییی خوش گذشت!!!!

امسال عید بخاطر نبود بابایی خیلی بهمون خوش نگذشت.خدا سایش رو از سرمون کم نکنه.امیدوارم سال خوب و سرشار از سلامتی و برکت داشته باشیم

پسندها (1)

نظرات (0)