عروسی ماکو 27 شهریور
دختر گلم 27 ام شهریور ماکو عروسی دعوت بودیم.اولش برا اینکه شما اذیت نشی من اصلا دلم نمیخواس برم اما به اصرار مامی و بابایی رفتیم.به شما که خیلیییییییییییییی خوش گذشت.حسابی تو باغ بازی کردی و دمار از روزگار ما درآوردی.عوضش هممون انقد خسته بودیم که روز برگشتمون 10 شب خوابیدیم.
متاسفانه عکسی از خودت ننداختیم به همین یه دونه قانع شدیم بس که بدو بدو میکردی و از نشستنت تو عکس کاملا مشخصه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی