دیانا گلـــــــــیدیانا گلـــــــــی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

تولد دخترم دیانا

بازگشت بابایی از چین

1393/2/7 0:50
163 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم.خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟از وقتی بابایی رفت مسافرت خییییلیییییییییی اذیتم میکنی.همش بهونه گیر شدی به همه چی دست میزنی و تا بخوام اعتراض کنم میزنی زیر گریه.شبا خوب نمیخوابی.حتی تو خوابم ابیده ابیده میکنی.فکر کنم روزی ششصد بار صدام میکنی و دوس داری همش بغلم باشی.برا همین نتونستم بیام وبت رو آپ کنم.بالاخره بابایی بعد ده روز با کلیییییییییییییییی سوغاتی برات برگشت(روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ماه)از یه روز قبل همش سفارش میکرد تا بریم فرودگاه اون روز من و عمه ای و باباجی و مامان فاطمه رفتیم استقبال بابایی.آخ که چقد دلتنگت بود نمیدونی چه جوری با شوق و ذوق بغلت کرده بود،اما تو نامرد نمیخواستی تو بغلش بمونی.خلاصه تازه وقتی از فرودگاه اومدیم بیرون رفتی بغلش اونم فقط برا چند لحظه.از بین سوغاتی هات از اسکوترت بیشتر از بقیه خوشت اومده بود و دوس داشتی سوارش شی.فدای تو بشم که انقد عجولی.راستی عکس هدیه هاتو سر فرصت برات میذارم.مبارکت باشه خانومم.دست بابایی مهربون که انقد به فکرمونه درد نکنه.خدا سایش رو از سرمون کم نکنه.

تو همین پست میخوام از باباجی مهربون،عمه ای،دایی جون  و مادربزرگها که تو نبود علی هوامونو داشتند و تنهامون نذاشتن مخصوصا زهــــــــــــــــــــــــرا و بابای ماهم تشکر میکنم.انشاالله زنده باشین و سایتون مستدام.خیلییییییییییییییییی دوستون داریم.

پسندها (1)

نظرات (0)