دیانا گلـــــــــیدیانا گلـــــــــی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

تولد دخترم دیانا

دیانا گلــــــــــــــــــــی آبادگر خانه ما

1392/11/13 0:04
196 بازدید
اشتراک گذاری

رویای با تو بودن را نه میتوان گفت و نه میتوان نوشت،حتی نمیتوان سرود.رویای با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی.داشتنت فانوسی ست به روشنایی تمام تاریکی ها دردانه ام بی عشقت نفس کشیدنم دشواره، بی عشقت دقیقه ها پر از آزاره،بی عشقت هواسم به گل گلدون نیست،گلهای تو باغچه بوته های خاره.

دیانای من از هفته قبل سه شنبه مامانی بد جور سرما خورده و تا امروز بهتر نشده که هیچ روز به روز هم بدتر میشه.آخه تو گل دخترم اصلا نمیذاری استراحت کنم.از پنجشنبه یکم احساس کردم به تو هم سرایت کرده.برا همون از همون روز شروع کردم به پیشگیری.دیروز عمه ای دلش برات تنگ شده بود گفت ببریمت پیشش.عصری نمیدونم چی شد که یهو بهونه گرفتی و زدی زیر گریه.این دومین باریه که همچین گریه ای میکردی.به هیچ صراطی مستقیم نبودی.الهی بمیرم.انقد گریه کردی که رو دوش بابایی از حال رفتی.یک ساعتی خوابیدی.بعد که بیدار شدی دیدم تب داری.باز شروع کردم به دوا درمون.از امروز شکر خدا بهتری.ببخشید مامانی آخه مسبب مریضیت منم.انشاالله هرچه زودتر خوب بشی.لازم به ذکره که به خاطر آلودگی و سردی بیش از حد هوا میشه گفت 80 درصد مردم مریضن!!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)