جشن تولد دیانا گلــــــــــــی 27-10-92
دختر مامان رومدم خاطرات اولین جشن تولدت رو بنویسم.بالاخره قرار قطعی بر این شد که روز جمعه 27 دی ماه برات جشن تولد بگیریم.از حدود یک ماه پیش شروع کردیم به تدارک دیدن.تم تولدت رو کفشدوزک انتخاب کردیم و یکی از بهترین دوستام تو نی نی سایت یعنی خاله مریم زحمت کشید دست گلش درد نکنه.(خدا سایش رو از سر خانوادش کم نکنه)و کار طراحی تم رو برامون انجام داد.چاپش رو هم بابای مهربونت با دستگاه چاپ خودمون کرد.تو همه کارها بابایی کمکم کرد از بریدن کارهای چاپ شده تا آشپزی و تزیین خونه که همین جا ازش تشکر میکنم.
از یه روز مونده به مهمونی تا یه روز بعد هم مامان فاطمه اومد و تو نگه داشتنت کمکمون کرد.خودمونیم بیچاره رو ذله کرده بودی
دختر قشنگم از جزییات و پشت صحنه نمی خوام چیزی بنویسم تا پست زیاد طولانی نشه برای همین یه راست میرم سراغ عکسها:
اول از همه لباس کفشدوزکی شما،کفشها که متاسفانه اصلا نذاشتی بپوشونیم و همش گریه کردی منم کلی ناراحت شدم آخه خیلی دنبالشون گشته بودم و تل سرت که مامان جون برات خریده بود و اونم سرت نذاشتی.حتی نذاشتی با تاج و کلاه تولدت هم عکس بگیریم!!!!!
تزیینات خونه:
کلاه و تاجت:
گیفت مهمونها و چاقوی کیکت که خودم درستشون کردم:
میز شام:
عکسای کفشدوزک کوچولو قبل از شام:
در حال کندن کفشدوزکها:
در حال نانای کردن:
عکسهای بعد از شام ناناز خانوم:
دیانا گلی و پسر عموش الشن جونی:
دیانا گلی و باباجی های مهربونش:
دیانا گلی و ابود:
دیانا گلی و بابای ماهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــششششش